مارکوس اولپیوس ترایانوس (که ظاهرا توی خونه تِرایان صداش میکردن) سیزدهمین امپراتور روم و یکی از موفقترین و پرآوازهترین فرمانروایان این امپراتوری بوده، طوری که در همون زمان، سِنای روم بهش لقب «برترین فرمانروا» رو میده! از اچیومنتهای این جناب ترایان، مثلا یکیش اینکه قلمرو امپراتوری روم رو به گستردهترین حالت خودش میرسونه، یا یه طرح عمرانی بزرگ و سراسری راه میاندازه، یا محکمهای رو برای رسیدگی به حقوق و درخواستهای مردم درست میکنه! و خلاصه روم اون زمان رو غرق میکنه در رفاه و آبادانی! و حالا در بازی رومیزی ترایان، شما در نقش حکام حکومتی، این امکان رو دارین که در شکوفایی بیشتر روم سهیم بشین و در عین حال هم سهم خودتون رو در قالب امتیاز و ویکتوری پوینت دریافت کنین!
ماشین فسفرسوز
آخرشو اول بگم: ترایان یک سیستمِ پیچیدهی فُسفرسوزه! یجور ماشینه که از اینور فسفرای مغزتون رو توش میریزین و از اونور ازش امتیاز در میآد! البته که طراح بازی، آقای اشتفان فِلد StefanFeld به ساخت چنین ماشینهایی مشهوره، ولی سیستم این یکی با بقیه فرق داره: تمام کارها و استراتژیهایی که در بازی میتونین پیاده کنین در نهایت گره میخوره به ۶ سبد، که شما باید تخممرغهاتون رو به دقت توشون بچینین و تلاش کنین تا بهترین استفاده رو از جابجا کردنشون ببرین! گیج شدین؟ خب واقعا اولش همین بلا سر آدم میاد، ولی در ادامه واضحتر میشه!
رم، شهرِ افتخار
قصد ندارم وارد جزییات گیمپلی بشم: بازی در چهار فصل برگزار میشه، در پایان هر فصل باید تقاضای مردم رو برآورده کنین (تو مایههای فاز غذا دادن به خانواده در اگریکولا و کَوِرنا و …). کل اَعمال بازیکنان در ۶ منطقه از بُرد بازی انجام میشه، که توی نوبتتون میتونین به یه روشی (که جلوتر میگم) یکیش رو فعال کنین و بازیاش رو انجام بدین:
– در بندر میتونین با جور کردن کارت محصولات مختلف (Set Collection) امتیاز بدست بیارین.
– در بخش ارتش میتونین لژیونرها و سردارانتون رو برای کسب منابع و امتیاز به جاهای مختلف بفرستین.
– در سنا میتونین مستقیما امتیاز بگیرین و در صف سنا جلوتر از بقیه برین که باز کلی منفعت (امتیاز) براتون خواهد داشت.
– در بخش عمرانی میتونین ساختمونهای جدید بسازین که نهایتا آخر بازی براتون امتیاز دارن و البته گهگاه هم اکشن اضافه!
– در بخش ترایان میتونین از کارتهایی که به شما اجازه میدن قوانین بازی رو دور بزنین استفاده کنین و امتیاز بگیرین
– در محکمه هم میتونین منابعی رو بدست بیارین که برای برآورده کردن تقاضای مردم در پایان فصل بدرد میخوره و باعث میشه سر فصل امتیاز منفی نخورین!
سنگ و چاله
تقریبا هرکاری در این بازی به امتیاز ختم میشه، که البته این برای یه یوروگیم چیز عجیبی نیست. چالش اصلی پیدا کردن بهترین و پرسودترین کاریه که در هر نوبت میشه انجام داد. در نتیجهاش این سوال که «فعال شدن کدوم منطقه الان برای من پر سودتره؟» تبدیل میشه به سختترین سوال بازی! اما این بازی که تقسیمکار (Worker Placement) نیست که برای فرستادن کارگر محدودیت داشته باشیم، پس چی باعث میشه که هر منطقهای که دلمون میخاد رو فعال نکنیم؟ دلیلش اینه که بازیکنا باید انتخاب منطقه رو از طریق مکانیزم باستانی نَقاله (یا سنگ و چاله) انجام بدن! این مکانیزم، که مشابهش رو احتمالا در بازی Five Tribes دیدین، در ترایان به این شکل انجام میشه که بازیکن باید توی نوبتش سنگهای یک ظرف رو برداره و در جهت عقربههای ساعت دونهدونه توی ظرفهای بعدی بریزه؛ و اینکه آخرین سنگ رو توی کدوم ظرف میریزه، مشخص میکنه که چه منطقهای رو میتونه فعال کنه!
زمانبندی
و اینه! همین نقاله باعث میشه در طول بازی تلاش کنین (منظورم از تلاش اینه که زل بزنین به اون شش تا ظرف و هی با انگشتاتون بشمرین و محاسبه کنین و بعد دوباره سرتون رو بخارونین و احساس کنین که بخشی از مغزتون داره مثل کره آب میشه) تا برنامهای بریزین که باهاش بتونین کار درست رو در زمان درستش انجام بدین. زمانی که در اختیار شما نیست و با بیرحمی پیش میره، چون با هر تعداد سنگی که هر بازیکن جابجا میکنه، تایمر بازی حرکت میکنه و به زمان تحویل تقاضاهای مردمی (که دلتون میخاد سر به تنشون نباشه!) نزدیکتر میشه!
ترایان به نظرم جمع اضداده: این بازی قلمروگیری داره، جور کردن دست داره، مسابقه داره و … ولی درنهایت رشتهی تمام اینها رو گره میزنه به یک پازل قدیمی! رابط کاربریش خیلی عالیه ولی ظاهر بازی بسیار زشته! در لحظاتی کاملا درگیرکننده و بیامون میشه، ولی از اون طرف هم پره از لحظات طولانی سکوت بین بازیکنا که یه جورایی باعث میشه احساس کنین دارین با خودتون بازی میکنین! این بازی یه نبرد آهسته و آرومه بین مغز بازیکن و خود بازی، که از همون شروع شکل میگیره و در راندهای آخر به اوج خودش میرسه… ترایان طراحی شده برای کشف شدن. کشفی که خودش تبدیل میشه به یه گیم!
منبع : رومیز – معرفی بازی های رومیزی