مطالعهی تاریخِ پدیدهها همیشه برای من جذابیت ویژهای داشته؛ از تاریخ هنر گرفته تا تاریخ صنایع و اختراعات و محصولات. البته دروغ چرا تصاویر کتابهای تاریخ را بیشتر از متنشان دوست دارم! به خصوص آن تصاویر بیکیفیت سیاه و سفید با چاپ بد در کتابهای قدیمی که حسابی فضا را برای جولان دادن تخیل باز میگذارند.
در سری مطالب تاریخچهی بردگیم میخواهیم با هم شیرجه بزنیم در اعماق تاریخِ این سرگرمی و بازیهایی که حق پدری و مادری به گردن تکتک بردگیمهای مدرن دارند را از دل خاک بیرون بکشیم و تلاش کنیم تصویری از شکل و شمایلِ سرگرم شدن آدمیزاد در صد سال گذشته پیدا کنیم. در هر مطلب برشی از تاریخ صد سال گذشته را انتخاب و مهمترین بازیهای آن دوران را بررسی میکنیم.
دهه ۴۰ میلادی
دههی ۴۰ میلادی شاهد ظهور و سقوط رایش سوم، فرو رفتن بشریت در جنگ جهانی دوم، نابودی هیروشیما با بمب اتمی، ترور تروتسکی و گاندی، تاسیس سازمان ملل متحد، اختراع تلویزیون و ماکروویو، گسترش تئوری فیزیک کوانتوم، مخابرهی اولین تصویر از جو زمین، اسکار گرفتن کازابلانکا، اکران همشهری کین، معروف شدن فرانک سیناترا، تالیف رمان ۱۹۸۴ از جورج اورول و شازده کوچولو از اگزوپری بود.
درست است که چهرههای این دهه را استالین و چرچیل و هیتلر و آیزنهاور و کلارک گیبل و ادیث پیاف و کرک داگلاس و کری گرانت تشکیل میدهند، ولی در کنار آنها یک چهرهی سیبیلو با یک کلاه سیلندری و کت فراگ هم همیشه حضور داشته. همان شخصیت مونوپولی دوستنداشتنی ما که در آن روزگار به حدی محبوب شده بود که مشابهات زیادی از آن طراحی و تولید شده بود و دهه ۴۰ را در کنار دههی جنگ و خونریزی، به دههای برای آغاز سبکهای متفاوتی از بازی رومیزی تبدیل کرد.
Senet (1940)
سنت یک بازی انتزاعی باستانی در حد و حدود ۳۵۰۰ قبل میلاد و دوران مصریهای باستان است که شباهت زیادی هم به تختهنرد خودمان دارد. هر بازیکن در این بازی ۵ مهره دارد که آن را در مسیری مارپیچ دور برد بازی میگرداند. حرکت مهرهها هم با ریختن چهار تکه چوب (به جای تاس) انجام میشود که از ۱ تا ۶ دارد ولی ۵ ندارد. البته با توجه به معدوم شدن چندین نسخه از این بازی در آتشسوزی کتابخانه اسکندریه تمام این قوانین فعلی در حد حدسیات هستند و هنوز رولبوک درستی از نسخه باستانی آن در دست نیست! این بازی در دهه ۴۰ میلادی خیلی محبوب شد و چندین نسخه از آن تولید شد که هرکدام با تغییراتی در قوانین تلاش میکردند متمایز جلوه کنند و دل انتزاعیبازان را ببرند. اگر برایتان جالب است میتوانید نسخه آنلاین بازی این بازی را در BoardgameArena بازی کنید.
Stratego (1946)
استراتگو همان بازی محبوب کودکی بسیاری از ماست که به اسم فتح پرچم میشناختیم. استراتگو توانست روح تازهای در دنیای بازی رومیزی بدمد و با ترکیب مکانیزم حافظه و استنتاج یک بازی تماتیک دو نفره خلق کند که در آن هر بازیکن در تلاش برای کشف هویت نیروهای دشمن (که پشت به او قرار دارند) از مقر خود در برابر بمبهای دشمن حفاظت کند و در عین حال مقر دشمن را کشف و نابود کند. البته ایدهی اصلی بازی از بردگیم بسیار قدیمیتری به اسم Attack که در ۱۹۰۹ تولید شده بود گرفته شده ولی با تغییراتی در گیمپلی تعلیق و حساسیت بازی کاملا تغییر کرده به نحوی که از محبوبترین و پرفروشترینهای دوران خود و دورانهای بعد شد و حتی الان هم بازی پرفروشی است و چندین و چند نسخه دارد و بین گیمرها هم نسخهی جنگ واترلوی آن طرفداران بسیاری دارد.
Rich Uncle (1946)
عمو پولدار یکی از همان به ظاهر کپیهای مونوپولی بود که البته قلبا و ذاتا بازی متفاوتی بود. بُرد بازی عمودی قرار میگرفت و بازیکنان با دو تاس (یکی دهگان و یکی هم یکان) در خانههای بازی رفت و آمد میکردند و پولهای کاغذی را برای خرید الماس و ماشین و سهام نفت و غیره خرج میکردند. یکی از جذابیتهای بازی (که باعث میشد برخلاف مونوپولی بتواند سرگرمکننده باشد!) وجود کارتهای روزنامه بود که هر وقت تاس جفت میآمد رو میشد و خبرهای بامزهای برای کسی که نوبتش بود عیان میکرد. هعیییی… یادش بخیر! در کودکی نسخهی اوریجینال بازی را داشتم که یادم نیست از کی به من رسیده بود. البته فقط بُرد بازی بود و هیچ چیز دیگری هم همراهش نبود و مجبور بودیم با پولها و تاسهای مونوپولی بازیاش کنیم و یک سری قوانین مندرآوردی هم گذاشته بودیم که فاجعه را از چیزی که بود عمیقتر هم کرده بود!
Expanse (1949)
اکسپنس یکی از بازیهای مفرح اواخر دهه ۴۰ میلادی است که بازیکنان را به گردش دور دنیا و رساندن کالاها و انجام ترابری از بنادر مختلف به یکدیگر میکرد و به نوعی از پیشقراولان سبک Pick up and Deliver حساب میشد. نسخهای از این بازی دهه ۶۰ شمسی در ایران بازتولید شده بود به نام پرواز و تجارت که کمی تغییرات داشت و موضوعیت آن به جای کشتی به هواپیما منتقل شده بود.
Candyland (1949)
کندیلند یکی از محصولات پرفروش میلتون بردلی (هازبروی الان) بود که یک بازی مسابقهای محسوب میشود که در آن همه با جابجایی در مسیر رنگ و وارنگ بازی تلاش میکردند زودتر خود را به قلعهی شاه برسانند و البته از خطراتی مثل باتلاق شکلاتی و آبنباتهای غولآسا هم بر حذر باشند. مکانیزم جابجایی بازی در زمان خود نوآورانه بوده: هر بازیکن در نوبت خود یک کارت رنگی میکشیده و سپس باید در مسیر حرکت میکرده تا به همان رنگ برسد، البته بعضی کارتها جای رنگ، اسم یک خانه روی آنها نوشته شده که بازیکن را سریعتر به جلو یا عقب پیست مسابقه شوت کند. کندیلند به دلیل مهرههای شکل شیرینی زنجبیلیطورش و البته تاکید فراوان روی ویژگیهای آموزشی بازی در تبلیغات (در حد تشخیص رنگ، آموزش بردباری، و البته تقویت روابط اجتماعی) توانست به یکی از بازیهای موفق دهه ۴۰ بدل شود.
Clue (1949)
کلو یا همان سرنخ خودمان میتواند بهترین اختتامیه برای دههی ۴۰ و بازیهای آن باشند. یک بازی سبکساز و پیشرو که با ترکیب منطق و استنتاج با یک تم کاراگاهی/جنایی توانست به نسخهای سرگرمکننده از پروندههای آگاتا کریستی روی میز بدل شود که در آن بازیکنان با گشتن اتاقهای بازی و سین جیم کردن یکدیگر تلاش میکردند زودتر معمای قتل را حل کنند و پتهی قاتل و آلت قتاله و محل قتل را روی آب بریزند. پسزمینهی داستانی نسبتا خوب و فضاسازی جذاب بازی باعث شد تا سرنخ برای دهها سال (و حتی تا امروزه روز) از بازیهای محبوب خانوادهها باشد و نسلی از بازیها با ترکیب این عناصر به وجود بیاید.
بردگیمهای تبلیغاتی حزب نازی
جالب است بدانید در سالهای آغازین جنگ جهانی دوم نازیها با پی بردن به اهمیت و تاثیر بازیها در آموزش نسل جدید، بازیهایی سفارشی برای گسترش عقاید نژادی، نظامی و سیاسی حزب نازی تولید میکردند. گوبلز وزیر فرهنگ آن زمان عمیقا اعتقاد داشت که تبلیغات موثر تنها از طریق رسانههای محبوب میتواند بین مردم گسترش پیدا کند و از همین رو توجه ویژهای به اسباب بازی و بازی رومیزی نشان میداد. مثلا یکی از این بازیها Juden Raus! یا «یهودیها بیرون!» نام داشت که بازیکنان را تشویق به جستجو و بیرون کردن یهودیها (با مهرهای به شکل کلاه یهودی) از صفحهی بازی میکرد. یا بازی دیگری به اسم «بمباران انگلستان» که یک بازی مهارتی در سبک پینبال بود و بازیکنان باید با پرتاب توپ در حفرههای نقشهی بازی، لندن و منچستر و شهرهای دیگر را نابود میکردند.
درست است که نازیها از این سرگرمی برای پیشبرد اهداف خودشان در جنگ و تبلیغ عقاید استفاده میکردند، ولی بردگیمها به خصوص در سالهای پایانی دهه ۴۰ توانستند رویهای دیگر پیش بگیرند و گرد مرگ پاشیده شده بر سرزمینهای ویران و خانوادههای عزادار از جنگ جهانی را بشویند و خانوادههای بسیاری را سرگرم سازند. در پایان چند تصویر از بازیهای دیگر آن دوران:
منبع : سایت رومیز