cottage garden vs patchwork | از همان ابتدا که نگاه کنید داستان هر دو بازی بسیار شبیهبه یکدیگر است،
یکجا خیاطی هستیم در رقابت با خیاطی دیگر و در جایی دیگر باغبانی هستیم در رقابت با باغبانهای دیگر.
مکانیزم هر دو بازی هم یکی است.
یعنی چیدمان کاشی. فقط در Patchwork، مکانیزم مسیر زمان که بازی را منصفانهتر میکند، متفاوت است.
شاید یکیاز نقاط قوت Patchwork هم همین باشد.
در این مکانیزم شما تا زمانی که در جدول زمانی عقبتر از حریفتان باشید، حق بازی کردن دارید.
میتوانید نوبت بازی خود را ادامه دهید تا از بابت زمانی به حریفتان برسید.
و هر زمانی از او بگذرید، جایزه هم دریافت میکنید ولی حالا نوبت حریف شماست که حالا از شما عقب افتادهاست و میتواند عقبافتادگیاش را جبران کند.
این مکانیزمِ بسیار خلاقانه در طول بازی، دو بازیکن را دائماً در یک سطح نگه میدارد و رقابت را تنگاتنگتر و نزدیکتر میکند و عنصر رقابت را به سمت دیگر بازی میبرد. یعنی خلاقیت در خرید پارچههای ارزانتر و بهتر و همچنین جایگذاری بهتر پارچهها برای بهدست آوردن جایزههای ویژه و کاشیهای ویژهی این بازی.
جایزهی ویژهی این بازی چیست؟ هر کسی زودتر یک مربع 7 در 7 را کامل کند،
کاشی (Tile) 7دکمهای بازی را میگیرد.
شاید 7 دکمه بهنظر خیلی زیاد نیاید ولی در این رقابت تنگاتنگ بسیار سرنوشتساز است.
همچنین تعدادی کاشی چرم در مسیر زمان گذاشته شدهاست که فقط یک خانه را میپوشاند. کسی آن کاشی را بهدست میآورد که زودتر از روی آن بگذرد. پس یک نقطهی رقابت دیگر در بازی بهوجود میآید:
برنامهریزی برای عبور از کاشیهای چرمی. این عناصر متأسفانه در Cottage Garden وجود ندارد و یا بسیار کمرنگ است.
هر کسی نوبت بازی خود را دارد. فقط در باغچهی خود غرق میشود و برای خود امتیاز بهدست میآورد.
تنها نیمنگاهی به حریفان خود دارد.
تنها جایزهی ویژهای هم که حریفان میتوانند بر سر آن با هم رقابت کنند، دو کاشی تخممرغ است.
هر کسی زودتر بتواند یکی از 6 مکعب امتیازشمارش را به خانهی آخر برساند، یک کاشی تخممرغ که شامل دو تخممرغ است بهدست میآورد و نفر دوم کاشی دوم را برمیدارد که شامل یک تخممرغ است.
کاشی اول تنها دو امتیاز دارد و کاشی دوم یک امتیاز دارد.
مزیت دوم این کاشیها زمانی است که در پایان بازی امتیازها برابر شود.
در آن صورت، برنده کسی است که کاشی تخممرغ اول را بهدست آورده باشد.
از آنجایی که این کاشیها امتیازهای کمی دارند، تلاش آنچنانی برای بهدست آوردن آنها انجام نمیشود.
پس از بابت رقابتی بودن، بازی Patchwork از رقیب همخانوادهی خود Cottage Garden یک امتیاز جلو میافتد.
عنصر بعدی مشابه هر دو بازی، درجهی سختی آنهاست. درجهی سختی Cottage Garden بالاتراست.
آیا این عنصر مهمی است؟ اصلاً خوب است که سختتر باشد؟
لزوماً درجهی سختی چیز خوب یا مثبت و بد یا منفی نیست.
بیشتر در سرعت یادگیری و آموزش بازی تأثیر میگذارد و در مقدار قانون و مقرّرات بازی.
بهطور قطع یادگیری Cottage Garden کمی سختتر از Patchwork است ولی فقط کمی!
درجهی سختی هر دو تقریباً در یک اندازه است و میزان قوانین آنها هم بههمینصورت.
آنچه Cottage Garden را سختتر میکند، نحوهی امتیازشماری آن و نحوهی پُر کردن گلخانه است.
در واقع از آنجایی که برای امتیازشماری در این بازی، شما با شش مکعب رنگی در دو رنگ متفاوت روبهرو هستید و استراتژی که میتوانید با این شش مکعب داشته باشید، کار را کمی سختتر از Patchwork میکند.
در Patchwork فقط میزان دکمهها اهمیت دارد که خیلی هم حساب و کتابش سخت نیست.
همچنین نحوهی پُر کردن گلخانه و برداشتن کاشی گل از گلخانه، بسیار قانونمندتر از تکّههای پارچه در Patchwork است.
پس از بابت قانونمندتر شدن بازی، میتوان یک امتیاز مثبت به Cottage Garden داد.
عنصر قابلتوجه در بازی Cottage Garden تعداد نفرات بازی است.
در واقع یکیاز دلایل اووه روزنبرگ برای تولید بازی Cottage Garden افزایش تعداد بازیکنان در مقایسه با Patchwork بوده است.
نام بازی Patchwork با سه یا چهارنفر را بهطور حتم میتوان Cottage garden گذاشت!
البته این افزایش تعداد نفرات باعث میشود زمان انتظار برای نوبت بازی افزایش پیدا کند و همچنین برنامهریزی برای بهدست آوردن کاشی دلخواه سختتر شود و این مسئله در اکثر بازیهای «چیدمان کاشی» با تعداد نفرات بالا وجود دارد.
آخرین چیزی که به آن میتوان پرداخت، مقولهی همخوانی تمام عناصر بازی با داستان و تم بازی است.
در بازی Patchwork هیچ اِلمانی را نمیتوان پیدا کرد که خارج از تم بازی باشد.
همهچیز با عناصر خیاطی و تکّهدوزی همخوانی دارد.
در بازی Cottage Garden اما حضور عناصر گربه بهعنوان عنصر مثبت که هم میتوان جای خانههای خالی باغچه را پُر کرد و هم بهای پُر کردن پیش از موعد گلخانه است و هم حضور تخممرغ بهعنوان پاداش با تم بازی همخوانی ندارد.
شاید طراح، اِلِمان دیگری را برای پُر کردن این خلأ پیدا نکردهاست، چون هر دو عناصر ضروری بازی هستند ولی قابل پذیرش نیستند.
در پایان، وقتی مسئلهی انتخاب بین Patchwork و Cottage Garden پیش میآید کار بسیار سخت میشود.
شاید داشتن و بازی کردن هر دو زیاد گزینهی خوبی نباشد و با داشتن هرکدام تجربهی بازی دیگری هم ناگزیر بهدست آمده باشد اما بهطور حتم میتوان گفت بازی کردن یکیاز این دو برای کسانی که اینگونه بازیها را دوست دارند، ضروری است.
Cottage Garden بیشک تجربهی خوبی برای جمعهای سه یا چهار نفره است ولی در حالت دو نفره Patchwork بیشتر پیشنهاد میشود. و در عین آنکه Patchwork در مدت یک سال و اندی که از تولد Cottage Garden میگذرد همچنان از برادر تنی خود موفقتر
بودهاست و Cottage Garden نتوانسته پا جای پای برادر خود بگذارد.