Tikall در طی یک سفر بسیار موفق به رهبری پروفسور کشف و کشف شد. کرامر و کیسلینگ. یک دهه بعد ، پیمایش یافت می شود که نکات مربوط به معبد گمشده در نزدیکی سایت اول را نشان می دهد. این شایعه شور و شوق و علاقه آنها به تیکال را بازگرداند و دو دانشمند شروع به گفتگو درباره چشم انداز یک سفر دیگری به آمریکای مرکزی کردند. در میانه برنامه ریزی خود با پروفسور روبرو می شوند. براف و پاوچون در یک کنفرانس بین المللی باستان شناسی در ژنو ، که می خواهند حقیقت راجع به این شایعه فریبنده بدانند.
بعداً در همان روز ، بعد از اتمام یک غذای خوب با سیگارهای کوبایی و برخی از مارک های برقی ، در مقابل آتش غوغا نشسته ، دو دانشمند سوئیسی با برنامه های آشکار همکاران آلمانی خود شیفته این برنامه هستند. از نظر مردی ، آنها موافقت خود را به اتفاق آراء می اندازند و تصمیم گرفته می شود كه به نیروهای خود بپیوندید و به Tikal برگردید. قرار ملاقات انجام می شود ، مراجعان یافت می شوند ، تجهیزات مونتاژ می شوند ، یادداشت ها با هم مقایسه می شوند و سپس خاموش می شوند.
سفری بی وقفه آنها را به گواتمالا و سپس به سایت قدیمی می برد. چندی نگذشت ، آنها متوجه می شوند که در واقع یک معبد دست نخورده در یک دره مجاور وجود دارد. از آنجایی که متعلق به یک پادشاه دیرینه فراموش شده بود ، معبد نوید غافلگیری های زیادی و طلا بسیار زیاد دارد. و بنابراین ماجراجویی آغاز می شود …