توضیحات
«Ravensburger» شرکت مشهور آلمانی این بار محصول متفاوت و بسیار جالبی را برای نوجوانان و بزرگسالان ارائه کرده است. «پازل 9000 تکهی راونزبرگر مدل Astrology» پازلی 9000 تکه بوده که با موضوع طالعبینی طراحی شده است. این جورچین پس از اتمام، ابعاد 193 × 139 سانتیمتری خواهد داشت و حسابی دوستدارانشان را سرگرم خواهد کرد. ساخت پازل یکی از روشهای بسیار مناسب برای تمرکز و فرار از مشکلات روزمره و ورزش مغز است. ساخت هر یک از قطعات مقوایی این جورچین به دقت و تمرکز فراوان احتیاج دارد. در حین ساختن این مجموعه، قدرت نقشهخوانیتان هم تقویت میشود. نام و نماد و اسم اختصاری هر ماه در این تصویر بهصورت بسیار زیبا و با رعایت همهی جزییات طراحی شده است که سازنده باید هرکدام از آنها را بسازد. این پازل بزرگ را میتوان پس از اتمام بهعنوان یک بازی فکری گروهی به دیوار زد و از دیدن هربارهاش بسیار لذت برد. تکههای مقوایی این محصول به علت خاصیت soft click بهراحتی در کنار یکدیگر قرار میگیرند. ساخت این جورچین کمی مشکل است؛ به همین علت طراحان شرکت Ravensburger آن را برای نوجوانان بالای چهارده سال و بزرگسالان مناسب دانستهاند. این شرکت مشهور آلمانی با طراحیهای متنوع از طبیعت، نقاشیهای مشهور، شهرها و مناطق شناخته شده و… جورچینهای متنوعی را به بازار ارائه کرده که نمونهی فوق یکی از آنهاست.
ستارهبینی، اختربینی یا تنجیم بررسی تأثیر اجرام سماوی ماه، عطارد، زهره، خورشید، مریخ، مشتری، زحل، ثوابت گاه عقدتین قمر بر عالم است. که تعیین کننده حرکات چهار عنصر عالم میباشند. در ستاره بینی چهار نحله گسترده وجود دارد:
- طالع بینی: به وضعیت سماوات از لحظه تولد فرد تا جمله جنبههای زندگی وی مربوط میگردد.
- ستاره بینی عمومی: وضعیت سماوات را در لحظات بویژه مهم مثلاً اعتدال ربیعی، خسوف و کسوف، یا اقتران سیارات با رویدادهای که به روی طبقات وسیعی مردم و ملتها یا کل جهان اثر میگذارند، مربوط میسازد.
- ستاره بینی حُکمی: با بررسی وضعیت سماوات معین میسازد که لحظهای خاص برای آغاز کاری خاص مناسب است یا خیر.
- ستاره بینی مذاکرهای: پاسخ به سوالات خاص بر مبنای وضعیت سماوات در لحظه پرسش است.ستاره بین دائرهالبروج را تقسیم شده به دوازده بخش یا برج مساوی تصور می کند که هر یک سی درجه است. هر برج خانه سیاره ای است؛ و هریک به اجزاء گوناگون (عاشرات، غایات و مانند آنها) تقسیم شده است که هریک از آنها را نیز سیاره ای خداوند است. درجات شرف سیارات در نقاط مختلف در سراسر منطقه البروج پراکنده است (متضاد آن درجات هبوط آنهاست). وانگهی هر برجی با بخشی از بدن انسانی، حمل با سر و حوت با پا، متناظر است. چهار عنصر، همتای خود را مثلثه های منطقه البروج می یابند و زوج متضادهای فیثاغورسی متعدد (نر ماده، روزانه شبانه، گرم سرد و مانند آنها) به زوجهای متوالی برجها نسبت داده می شوند. سرانجام جواهر بسیار متنوع در عالم تحتالقمری و صفات خصلت انسانی به نحو نسبتاً دلخواهی به هر یک از برجها مرتبط می شود.طالعبینی بررسی رابطه زادروز افراد و ویژگیهای شخصیتی آنها از طریق ارتباط دادن آن به اجرام آسمانی میباشد. در این شبه علم با محاسبه نموداری موسوم به زایچه که نحوه قرارگیری خورشید و سیارات در صورتهای فلکی را در زمان زایش فرد نشان میدهد، سعی بر پیشگویی سرنوشت و ویژگیهای اخلاقی فرد میشود. کتابهای عامهپسند بسیاری در این زمینه نوشته شدهاست از قبیل طالعبینی و غیره.
به عقیده کارل گوستاو یونگ بخش قابل ملاحظهای از ستارهبینی (طالعبینی) بر پایه فرافکنیهای ناخودآگاهانه و احتمالا همزمانانگاری تصاویر بسیار عاطفی در آسمان شب بودهاست.
طالع بینی به کمک غیر ستارگان نیز بنحوی رایج است. مانند: طالع عدد، رنگ، اسامی و … که بررسی و پیشبینی ابعاد شخصیت آدمی به کمک امور مربوطه است که احتمالاً اخیراً بنام طالع دیده می شوند.
ایران قبل از پیدایش ساسانیان آشکارا در معرض نفوذ برخی از نظریه های بین النهرینی در باب امور سماوی دیگر نشانه ها بود. در زمان ساسانی ترجمه اساسی آثار ستاره بینی یونانی و هندی به فارسی صورت گرفت. طالع بینی ساسانی اساساً تقلیدی از طالع بینی هلنیستی بوده (البته بدون تمام مایه های فلسفی) که برخی جنبه های هندی از قبیل استفاده از تاسوعات (نوامشاها) و تفسیرهای شائویت از عاشرات یونانی مصری بدان پیوند خورده است؛ این طالع بینی در شکل تخصصی خود به صورت ستاره بینی پیوسته درآمد. این شکل از ستاره بینی و از این هم بالاتر، آنچه ستاره بینی عمومی نامیده می شود،در ایران ساسانی در اجتماع و بویژه در میان طبقات بالادست نفوذ عمیقی داشت. در متون مانوی و در نظریه های هزاره گرایانه زرتشتیان در مورد تاریخ نیز اندیشه های ستاره بینی به فراوانی دیده می شود؛ اما سطح ستاره بینیی که در نوشته های پهلوی دیده می شود، سخت نازل است.
ستاره بینی مانند ستاره شناسی در سه جریان کمابیش توأمان به جهان اسلام رسید. از اواخر قرن هشتم، متون یونانی و سریانی معرف علم هلنیستی، آثار سانسکریت مقتبس هندی از آن علم و کتب پهلوی که تلفیقی از آن دو بودند، به تعداد فراوان به عربی ترجمه شدند. در ستاره بینی اسلامی، مبنای هلنیستی را که با اتکای شدید به تعریف نوافلاطونی مربوط به تأثیر نجومی ارسطو، که صابئیان ساختگی، حران آن را انتقال داده بودند، تقویت شده بود، با ابداعات هندی و تأکید ساسانی بر روی ستاره بینی مداوم ترکیب کردند. این ترکیب بویژه در نظریه های تنجیمی و نجومی ابومشعر (۸۸۶-۷۸۶)، با نفوذترین ستاره بین اسلام آشکار شد. آنها با پیچیده تر ساختن قواعد و به تقلید از هندیان و حرانیان، ابداع آیینهای گسترده برای انحراف یا تغییر تأثیرات سیاره ای، این موضوع را به شیوه خود تغییر و گسترش دادند. ابداعات آنها در قرن دهم به بیزانس، در قرن دوازدهم به غرب لاتینی و در قرن سیزدهم به هند وارد گردید و در هرسه منطقه فرهنگی بر تحولات ستاره بینی در دوران ماقبل مدرن، اثری عمیق داشت.
در جهان اسلام نیز، مانند جهان مسیحت، طالع بینی با مخالفتهای دینی شدیدی در اصل در زمینه مسائل مربوط به اختیار و ماهیت حد ناپذیر قدرت الله، روبه رو گردید. حامیان و مدافعان فکری اصلی آن فیلسوفان متأثر از نوافلاطونی گری و رهبران دینی شیعی و خاصه اسماعیلی مذهب بودند. روشنگران عالم اسلام نیز سرانجام مانند روشنفکران عالم غرب و بیزانس، آن را تحت فشار متعصبان دینی کناری نهادند؛ اما هم در میان مسیحیان و هم در میان مسلمانان، در سطح عامه باقیمانده و رشد کرده است. در هند (جز در میان فرنگی مآبها) اعتبار فکری سابق خود را حفظ کرده و در موسسات آموزش عالی به جد بررسی می شود و تحول می یابد.